سرنوشت
گمشده ای را اسمان به من هدیه کرد ولی
امیدو محبت را از دستان من ربود
اسمان من دیگر خورشیدت را نمی بینم
توبر ستارگانت بگو دیگر لباس سیاه بر تن کنندو
به ابر بگو امادهی باریدن باشد
سرنوشت,دنیا در انتظار باران است....